کلماتی که شکسپیر ابداع کرد
پیشگفتار
زبان انگلیسی وام دار وجود شخصیتی به نام شکسپیر است. همانطور که اینجا در ضمن آوردن تعدادی از نقلقولهایش گفتیم، او نمایشنامهنویسی بود که توانست هم دنیای ادبیات نمایشی انگلستان را متحول کند هم توانست با ابداع کلمات و جملهبندیهای خاص یکی از افراد مهم درباره زبان انگلیسی بهشمار بیاید که توانسته زبان انگلیسی را تغییر بدهد و برای همین هم شکسپیر را پدر زبان انگلیسی مدرن نامیدهاند.
چگونگی ابداع
شکسپیر بیش از 1700 کلمه برای انگلیسی زبانان اختراع کرد که اکثر آنها بعد از گذشت بیش از چهارصد سال همچنان متداول هستند. او با تبدیل فعل به صفت، تبدیل اسم به فعل، ترکیب کلماتی که هیچوقت با هم ترکیب نشده بودند، اضافه کردن پیشوند و پسوند و کلمات طراحی شده از کلمات واقعی توانست کلمات جدیدی بسازد که امروزه بسیار متداول هستند مانند کلمه airless که مفهوم خلا را میرساند. در جدول زیر برای شما ضمن آوردن صد کلمه مهم از آن لیست، مترادفهای فارسی آنها را هم نوشتهایم.
لیست کلمات ابداع شده توسط شکسپیر:
Academe | آکادمی، دانشگاه |
Accused | متهم |
Addiction | اعتیاد |
Advertising | آگهی |
Amazement | شگفتی |
Arouse | تحریک کردن |
Assassination | ترور |
Backing | پشتیبانی |
Bandit | راهزن |
Bedroom | اتاق خواب |
Beached | بافت، به گل نشسته |
Besmirch | لکه دار کردن |
Birthplace | محل تولد |
Blanket | پتو |
Bloodstained | خونآلود |
Buzzer | خمار |
Caked | به شکل کیک درآوردن |
Cater | تهیه کرد، آذوقه رساندن |
Champion | برنده |
Circumstantial | غیرمستقیم |
Cold-blooded | خونسرد |
Compromise | توافق، سازش |
Consanguineous | خویشاوند |
Countless | بدون شمارش |
Critic | بحرانی |
Dauntless | سرانداز، بیباک |
Dawn | سپیدهدم |
Deafening | پرسروصدا |
Discontent | گله و نارضایتی |
Dishearten | نومید کردن، دلسرد کردن |
Drugged | تحت تاثیر دارو |
Dwindle | تحلیل رفتن |
Epileptic | غشی |
Equivocal | دارای ابهام |
Elbow | زانو، آرنج |
Excitement | شور و هیجان |
Exposure | افشا، در معرض …. قرار گرفتن |
Eyeball | تخم چشم |
Fashionable | شیک و خوشلباس |
Fixture | پایه |
Flawed | رخنه، خدشه |
Frugal | باصرفه، اندک |
Generous | بخشنده |
Gloomy | غمناک |
Gossip | شایعه |
Green-eyed | حسود |
Gust | خستگی |
Hint | اشاره |
Hobnob | خودمانی |
Hurried | شتابزده، عجول |
Impede | مانع |
Impartial | بیطرف |
Invulnerable | رویینتن |
Jaded | خسته، اسب خسته |
Label | برچسب، لقب |
Lackluster | تاریک& بینور |
Laughable | خندهدار |
Lonely | تنها |
Lower | پایین |
Luggage | بار سفر |
Lustrous | رخشان |
Madcap | بچه شیطان |
Majestic | بزرگ، شاهانه |
Marketable | قابل فروش |
Mimic | تقلید کردن |
Mountaineer | کوه نورد |
Negotiate | مذاکره کردن |
Noiseless | ساکت |
Obscene | کریه، زشت |
Obsequiously | چاپلوسانه |
Ode | قصیده |
Olympian | آسمانی، المپین |
Outbreak | شیوع |
priceless | بیقیمت |
Pedant | فضل فروش، عالم نما |
Premeditated | عمدی |
Puking | استفراغ |
Radiance | تششع |
Rant | بیهودهگویی |
Remorseless | بیقیدوشرط |
Savagery | خشونت |
Scuffle | مشاجره |
Secure | امن |
Skim milk | شیر غلیظ (خامه گرفته شده) |
Submerge | غرق شدن |
Summit | اوج، قله |
Swagger | کبر فروشی، با تکبر راه رفتن. |
Torture | شکنجه، عذاب |
Tranquil | آسوده، بیدغدغه |
Undress | لباس کندن |
Unreal | غیرواقعی |
Varied | متنوع |
Vaulting | خرک، جست زدن |
Worthless | بیارزش |
Zany | آدم لوده و ابله |
Gnarled | گرهدار و پیچخورده |
Grovel | به خاک افکنده شدن،پست شدن |
Airless | بدون هوا، خلا |
Eventful | پرحادثه |
Retirement | بازنشستگی |
امیدواریم از این کلمات در تمرینات زبان خود استفاده کنید.
تهیه شده توسط موسسه زبان آفاق
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
روشهای صحیح انتخاب استاد زبان آنلاین: آموزشگاه یا تدریس خصوصی
اسامی غذاها به انگلیسی به همراه جدول
لیست 50 عدد از اصطلاحات انگلیسی
اصطلاحات و کلمات استارتاپی به انگلیسی
منابع یادگیری زبان انگلیسی برای سطح مبتدی تا پیشرفته
تفاوت any و some به همراه مثالهای کاربردی
1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
عالی بود ممنون
پس یه جورایی میشه گفت نصف ادبیاتشونو ممنونه شکسپیرن