اصطلاحات خارجی در انگلیسی
لیستی از چندین اصطلاح رایج خارجی که انگلیسی را هیجان انگیز می کنند!
انگلیسی، درست مانند هر زبان دیگری، مملو از کلمات خارجی است که از زبان های دیگر به سرقت رفته است. عبارات خارجی به بخشی جدایی ناپذیر از زبان انگلیسی تبدیل شده اند. بسیاری از این عبارات معمولاً در تیتر روزنامه ها استفاده می شوند. بسیاری از این عبارات در ادبیات و گفتار روزمره رایج است، به این معنی که درک این عبارات ضروری است.
کلماتی که از زبانی متفاوت و تقریباً بدون هیچ تغییری اقتباس شدهاند، در واقع واژههای قرضی نامیده میشوند.
تکامل زبان انگلیسی، بیشتر از برخی از زبان های دیگر، بسیار روان باقی مانده است، و اجازه می دهد کلمات مختلفی اختراع یا به فرهنگ لغت در طول زمان اضافه شوند. Dictionary.com تا آنجا پیش می رود که ادعا می کند 80 درصد کلمات در زبان انگلیسی منشأ غیرانگلیسی دارند!
نکته این است که شما احتمالاً بدون اینکه متوجه شده باشید، سخنرانی خود را با تعداد زیادی از کلمات خارجی جالب تسکین می دهید.
در حالی که لزوماً لازم نیست با تمام کلمات خارجی انگلیسی آشنا باشید، اما باید رایج ترین آنها را بدانید.
در موسسه زبان آفاق لیستی از کلمات خارجی که معمولاً در مکالمه و استفاده روزمره یافت می شوند آورده شده است!
De facto
De facto یک عبارت لاتین است که دو معنی دارد. هنگامی که به عنوان یک صفت استفاده می شود، به معنای “واقعی” است. هنگامی که به عنوان یک قید استفاده می شود، به معنای “در عمل” است. این وضعیتی است که درست است اما از نظر قانونی به رسمیت شناخته نشده و یا به طور کلی پذیرفته نشده است. مثال: اگر شما شهردار شهر خود هستید، به عنوان شهردار عمل می کنید، حتی اگر به طور قانونی انتخاب نشده باشید.
If you’re the de facto mayor of your town, you’re acting as mayor, even though you weren’t legally elected.
مثال
English is de facto the common language of much of the world today.
Status quo
وضعیت موجود نیز یک عبارت لاتین است که به معنای “وضعیت فعلی یا موجود” است. اگر چیزی وضعیت موجود را تغییر دهد، در حال تغییر حالت معمول است.
مثال
بسیاری از کارمندان به دلیل ناامیدی از رفتاری که در وضعیت موجود با آنها صورت می گیرد به اتحادیه می پیوندند.
Many employees are joining the union because they are frustrated by the way they are treated under the status quo.
Vis-à-Vis
Vis-à-Vis یک عبارت فرانسوی است که به عنوان یک قید عمل می کند. این به معنای “چهره به چهره” است.
مثال
روبروی میز نشستند.
They sat vis-a-vis at the table.
اما در زبان انگلیسی، این کلمه عمدتاً به عنوان حرف اضافه به معنای “در مقایسه با” یا “در رابطه با” استفاده می شود.
مثال
This year’s crop shows an improvement vis-a-vis last year’s.
محصول امسال نسبت به سال گذشته بهبود یافته است.
per se
فی نفسه یک عبارت لاتین است که به معنای “به خودی خود / در خود” یا “ذاتا” است. این عبارتی است که وقتی می خواهید به خودی خود به یک چیز خاص اشاره کنید استفاده می شود.
مثال
There is no indication that just having a degree per se improves your chance of getting a job.
هیچ نشانه ای وجود ندارد که فقط داشتن مدرک به خودی خود شانس شما را برای گرفتن شغل افزایش می دهد.
Cul-de-sac
Cul-de-sac عبارتی است که در انگلستان توسط اشراف فرانسوی زبان ابداع شد. در لغت به معنای “پایین گونی” است، اما به طور کلی به یک خیابان بن بست اشاره دارد. همچنین می توان از آن به صورت مجازی برای بیان عملی استفاده کرد که به هیچ جا یا به بن بست منتهی می شود.
مثال
It is in a quiet cul-de-sac not far from the city centre.
در یک بن بست ساکت و نه چندان دور از مرکز شهر قرار دارد.
Ad hoc
Ad hoc یک عبارت لاتین است که به معنای واقعی کلمه “برای این” است. در زبان انگلیسی، می توان از آن به عنوان یک صفت استفاده کرد، جایی که به معنای “تشکیل یا ایجاد شده با هدف خاصی است”.
مثال
The mayor appointed an ad hoc committee to study the project.
شهردار یک کمیته موقت را برای مطالعه پروژه تعیین کرد.
bona fide
عبارت bona fide مستقیماً از کلمه لاتین bona fides گرفته شده است که به معنای “با حسن نیت” است. Bona fides، با “s” در پایان، اسمی است به معنای حسن نیت، اعتبار، یا اطلاعاتی که شهرت یا اعتبار یک شخص را مشخص می کند.
در انگلیسی مدرن، bona fide (بدون علامت s) معمولاً یک صفت است، به معنای « با حسن نیت انجام شده».
مثال
Because the man had lied about having a medical degree, he was not a bona fide doctor.
از آنجا که آن مرد در مورد داشتن مدرک پزشکی دروغ گفته بود، او یک دکتر با حسن نیت نبود.
ad nauseam
“Tom talked ad nauseam about the time he scored the winning run.
“تام با تهوع در مورد زمانی که موفق به گلزنی شد صحبت کرد.”
سفر خوبی داشته باشی bon voyage
از فرانسوی به معنی سفر خوبی داشته باشی است.
“We all shouted ‘bon voyage’ as Rosa left for her vacation.”
وقتی رزا برای تعطیلاتش رفت، همه ما فریاد زدیم « سفر خوبی داشته باشی ».
carte blanche
از فرانسوی به معنای اختیار نامحدود.
“As the owner of the store, Mr. Williamson had carte blanche regarding what merchandise to sell.”
آقای ویلیامسون بهعنوان مالک فروشگاه، در مورد اینکه چه کالایی را بفروشد، حق خرید داشت.»
caveat emptor
از معنای لاتین اجازه دهید خریدار بداند.
“I learned what caveat emptor meant the hard way when I bought a bike that never seemed to work right.”
وقتی دوچرخهای را خریدم که به نظر میرسید هیچوقت درست کار نمیکرد، یاد گرفتم که منظور از caveat emptor چیست.»
en masse
از فرانسوی به معنی در یک گروه بزرگ.
“The fans left the football stadium en masse once the score became 42 to 0.”
پس از 42 بر صفر، هواداران به طور دسته جمعی استادیوم فوتبال را ترک کردند.
fait accompli
از فرانسوی به معنای واقعیت ثابت.
“Luis was disappointed, but his losing the election for class president was a fait accompli.”
لوئیس ناامید شد، اما باخت او در انتخابات ریاست کلاس یک واقعیت بود.
modus operandi
از لاتین به معنای روش عملیات.
“My modus operandi when studying is to set very specific goals.
“روش کار من هنگام مطالعه این است که اهداف بسیار مشخصی را تعیین کنم.”
persona non grata
از لاتین به معنای فرد غیرقابل قبول است.
“Sally was a persona non grata in our club because she wouldn’t follow the rules.”
سالی در باشگاه ما شخص غیر ارادی بود زیرا از قوانین پیروی نمی کرد.
prima donna
از لاتین به معنای فرد خودپسند.
“Laura wasn’t popular with the other girls because they considered her to be a prima donna.”
لورا در بین دختران دیگر محبوبیت نداشت زیرا آنها او را یک پریمادونا می دانستند.
pro bono
از لاتین به معنای انجام شده یا اهدایی بدون هزینه.
“The lawyer’s pro bono work with the homeless gave him a sense of personal satisfaction.”
“کار بدون هزینه وکیل برای بی خانمان ها به او احساس رضایت شخصی داد.”
quid pro quo
از لاتین به معنای چیزی برای چیزی، معمولاً یک مبادله مساوی.
“Helping Ian with his math was quid pro quo for the time Ian helped me mow the lawn.”
“کمک به ایان در ریاضیاتش برای زمانی که ایان به من در چیدن چمن کمک کرد، کاملاً مفید بود.”
سوال: آیا عبارات خارجی باید در انگلیسی نوشتاری مورب باشد؟
در مورد اینکه آیا عبارات خارجی باید در نوشتار انگلیسی ایتالیک باشند یا خیر، سردرگمی وجود دارد. مطمئناً به نظر نمی رسد که قانون قطعی در این مورد وجود داشته باشد. با این حال، طبق قرارداد، یک عبارت خارجی باید مورب باشد، مگر اینکه شما انتظار داشته باشید که خوانندگان شما معنای آن را بدانند.
همانطور که ممکن است متوجه شده باشید، بسیاری از این عبارات در ادبیات و گفتار روزمره رایج هستند. بنابراین، آشنایی با کلمات خارجی جالب میتواند به شما در درک مطالبی که میخوانید کمک کند. همچنین نگاهی اجمالی به ماهیت در حال تکامل زبان و اینکه چگونه می تواند در طول زمان با گشودن تاریخ تغییر کند،را ارائه می دهد. چه کسی می داند که زبان انگلیسی 50 سال آینده چگونه خواهد بود؟
دیدگاهتان را بنویسید