اسامی قابل شمارش و غیرقابل شمارش
تشخیص اسامی غیر قابل شمارش و قابل شمارش
همانطور که میدانید اسم در زبانشناسی، معرف آدمها، مکانها و چیزهاست. در انگلیسی زمانی میتوانیم کلمهای را جمع بنامیم که بتوانیم برای آن عدد درنظر بگیریم و همانطور که میدانید، در انگلیسی اسمهای جمع با حرف s در انتهای کلمه ساخته میشوند. گروهی از این اسمها هر دو حالت مفرد و جمع دارند که نشانگر قابل شمارش بودن آنهاست ولی بعضی دیگر از اسمها فقط حالت مفرد دارند که چون نمیتوانیم عددی برای شمارش آنها در نظر بگیریم حالت جمع ندارند و درنتیجه آنها را غیرقابل شمارش مینامیم. برای مثال کلمه smile (لبخند) که قابل شمارش است، میتوانیم به شکل smiles بنویسیم که مفهوم جمع خندهها را تداعی میکند. و کلمه happiness (خوشحالی) که چون خوشحالیها مفهوم گنگی را از نگاه زبانانگلیسی به مخاطب میرساند، غیرقابل شمارش بوده و درنتیجه کلمه happinesses نداریم.
اسامی قابل شمارش countable یا count
این اسامی را در ترکیبهایی که قبل از آن عدد میآید میبینیم. یعنی هر اسمی که بتوانیم بشماریم و بگوییم برای مثال پنج عدد از آن، قابل شمارش است. برای همین هم این کلمات را میتوان به شکل جمع با s دید. البته چند کلمه وجود دارند که به طورکلی حالت مفرد ندارند مثل clothes، jeans و…
برای بیان تعداد بهغیر از اعداد میتوانیم از قید کمیت استفاده کنیم.
- a few (چندتا)
- some (تعدادی/بعضی)
- many (خیلی)
- a lot of (زیاد)
- too many (خیلی زیاد)
- several (تعداد زیاد)
- Fewer (کمتر)
اسامی غیرقابل شمارش non-count یا uncountable
این اسامی را درصورتی میبینیم که مقدار مدنظر باشد نه تعداد یا شرایطی که بتوانیم تک تک شمارش کنیم، برای مثال تعداد دانههای شکر برای شیرین کردن چای کاری عبث و بیهوده است، چون تعداد ناشماری دانه باید شمرده شود. این اسامی در این دستهبندی قرار میگیرند:
- Abstractions (مفاهیم انتزاعی)
- Activities (فعالیتها)
- Food (غذا)
- Groups of similar Items (گروههایی با اقسام مشابه)
- Liquids and Gases (مایعات و گازها)
- Natural Events (اتفاقات طبیعی)
- Materials (مواد)
- Particles or Grains (ذرات یا دانههای ریز)
برای ترکیب هم میتوان از موارد زیر استفاده کرد:
- A little (کمی)
- Some (مقداری)
- Much (زیاد)
- Too Much (خیلی زیاد)
- A lot of (زیاد)
بعضی اسامی هر دو حالت را دارند
بعضی از اسمها به دلیل وجود دو معنی و مفهوم مجزا یا نزدیک به هم میتوانند هم غیرقابل شمارش باشند و هم قابل شمارش. برای مثال کلمه time هم به معنای دفعه و هم به معنای زمان بکار میرود که اولی قابل شمارش و دومی غیرقابل شمارش است.
بعضی از اسمهای غیرقابل شمارش هم کمی با تغییر میتوانند قابل شمارش شوند. برای مثال bread به معنای نان وقتی با عبارت slices of ترکیب شود میشود slices of bread (برشی از نان) که حالا چون میتوان تعداد برشها را شمرد، قابل شمارش شده است. از کلمات دیگر میتوان به مثالهای زیر توجه کرد.
Non-count Noun | Countable Version |
advice | pieces of advice |
homework | homework assignments |
bread | loaves of bread, slices of bread |
smoke | puffs of smoke, plumes of smoke |
software | software applications |
wine | bottles of wine, glasses of wine |
snow | snow storms, snowflakes, snow drifts |
dirt | piles of dirt, truckloads of dirt |
تهیه شده توسط موسسه زبان آفاق
دیدگاهتان را بنویسید